محل تبلیغات شما

از 29 آذر اینجا خاطره ننوشتم از 29 آذر تا حالا اوووووه هزارتا اتفاق ریز و درشت افتاده ولی ثبت نکردم البته هرشب تو دفترخاطراتم خاطره نویسی می کنم ولی اینجا کمی تا قسمتی تنبل تشریف دارم.

از امروز شنبه 14 دی ماه بگم که رفتم ساحل پاهای مبارکم رو کردم از لبِ لبِ دریا تا مسیر 5 کیلومتری رو به زیر پاهای بدون کفش کشیدم قبل از حرکت، چند دقیقه ای با دریا حرف زدم عالی بود و جای شما خالی بود.

دیروز جمعه صبح زود از خواب بیدار شدم چون زود خوابیده بودم سیرخواب شدم پس از ستایش و نیایش دستگاه رو روشن کردم در کمال ناباوری خبری و خبرهایی خوندم  از ترور و به شهادت رسیدن حاج قاسم سلیمانی،باور می کنی حال بدی پیدا کردم شهادت ایشون یه طرف و حمله آمریکایی ها اونم تو خاک کشور مسلمان و شیعه چیزی بود که آتیش به جونم زد.

دوتا مطلب در تجلیل شهید والامقام سردار حاج قاسم سلیمانی و تروریست خواندن امریکای جنایت کار نوشتم.

در کل،امروز روز ناراحت کننده بود.

امروز 5 شنبه 12 دی

پیاده روی حدود 6 کیلومتر کفایت می کرد از اونجا رفتم بانک، مدارک مربوطه را برای وامِ حمید به کارمند مربوطه تحویل دادم گفتند باید حمید بیاد پشت جک ضامن رو امضا کنه

آقا محمود از داخل صحن امام رضا(ع) تماس گرفت گوشی رو داد به آقا محسن شیخ که برای زیارت رفته مشهد با هردو نفر احوالپرسی کردم.

قبل از اذان مغرب رفتم شیر محلی تازه تازه خریدم پس از دو سال تازه متوجه شدم شیر کیلویی 5 هزار تومن هست ولی شیرش عالی است نه او عالیس!

خاطره از 12 تا 14 دی 98

هوای پاک،سالم،ناسالم و...

سلام به سردار رشید و سر افراز اسلام حاج قاسم سلیمانی

رو ,تازه ,ولی ,شدم ,پاهای ,حمید ,پس از ,حاج قاسم ,از 29 ,قبل از ,14 دی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

2ND CAMERA FESTIVAL